زبانه گشادن میزان، : دلالت میزان (ترازو) بر وزن، در این بیت نظامی، کنایت است از ’حکم’ ستارۀ میزان. (به اصطلاح احکامیان) : میزان چو زبان مرد دانا بگشاده زبانه با زبانا. نظامی
زبانه گشادن میزان، : دلالت میزان (ترازو) بر وزن، در این بیت نظامی، کنایت است از ’حکم’ ستارۀ میزان. (به اصطلاح احکامیان) : میزان چو زبان مرد دانا بگشاده زبانه با زبانا. نظامی
زبانه زننده. زبانه کش. زبانه زن. مشتعل: به آب ماند شمشیر او گر آب سرشته باشدبا آتش زبانه زنان. فرخی. چه گوید و چه گمانی برد که خار درشت چه کرد خواهد با آتش زبانه زنان. فرخی. بصلح چیست، بصلح آفتاب روشن روی بخشم چیست بخشم آتش زبانه زنان. فرخی. هرآینه که همی روشنی بچشم آید کجا فروخته شمعی بود زبانه زنان. فرخی. آتش از حلق او زبانه زنان بیت گویان و شاخشانه زنان. نظامی
زبانه زننده. زبانه کش. زبانه زن. مشتعل: به آب ماند شمشیر او گر آب سرشته باشدبا آتش زبانه زنان. فرخی. چه گوید و چه گمانی برد که خار درشت چه کرد خواهد با آتش زبانه زنان. فرخی. بصلح چیست، بصلح آفتاب روشن روی بخشم چیست بخشم آتش زبانه زنان. فرخی. هرآینه که همی روشنی بچشم آید کجا فروخته شمعی بود زبانه زنان. فرخی. آتش از حلق او زبانه زنان بیت گویان و شاخشانه زنان. نظامی